معنی تمیز و مرتب - جستجوی لغت در جدول جو
تمیز و مرتب
نظيفةً ومرتبةً
ادامه...
نَظِيفَةً وَمَرْتَبَةً
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به عربی
تمیز و مرتب
Spiffy
ادامه...
Spiffy
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تمیز و مرتب
élégant
ادامه...
élégant
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تمیز و مرتب
schick
ادامه...
schick
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به آلمانی
تمیز و مرتب
आकर्षक
ادامه...
आकर्षक
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به هندی
تمیز و مرتب
خوش لباس
ادامه...
خوش لباس
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به اردو
تمیز و مرتب
আভিজ্ঞানিক
ادامه...
আভিজ্ঞানিক
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به بنگالی
تمیز و مرتب
maridadi
ادامه...
maridadi
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تمیز و مرتب
şık
ادامه...
şık
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تمیز و مرتب
세련된
ادامه...
세련된
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به کره ای
تمیز و مرتب
しゃれた
ادامه...
しゃれた
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تمیز و مرتب
אלגנטי
ادامه...
אלגנטי
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به عبری
تمیز و مرتب
rapi
ادامه...
rapi
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تمیز و مرتب
елегантний
ادامه...
елегантний
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تمیز و مرتب
модный
ادامه...
модный
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به روسی
تمیز و مرتب
modieus
ادامه...
modieus
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به هلندی
تمیز و مرتب
elegante
ادامه...
elegante
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تمیز و مرتب
elegante
ادامه...
elegante
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تمیز و مرتب
elegante
ادامه...
elegante
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تمیز و مرتب
漂亮的
ادامه...
漂亮的
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به چینی
تمیز و مرتب
elegancki
ادامه...
elegancki
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به لهستانی
تمیز و مرتب
เรียบร้อย
ادامه...
เรียบร้อย
تصویر تمیز و مرتب
دیکشنری فارسی به تایلندی